جمعه ۲۶ شهریور ۹۵
داشتم تو لغت نامه دهخدا دنبال معنی یه واژه میگشتم که چشمم خورد به کلمه ناطور!
ناطور. (ع اِ) باغبان انگور و خرما. (منتهی الارب ). ناطر. حافظ رزستان و نخلستان . (از معجم متن اللغة). باغبان رزستان و نخلستان . (ناظم الاطباء). حافظ الکرم و النخل . (از اقرب الموارد). حافظالکرم . (المنجد). رزبان . (زمخشری ). ناظور. ناظوره . نگاهبان . رزوان . ج ، نُطّار. نطرة. نواطیر. نُطَراء
به چرخشت اندر اندازی نگونم
ز پشت و گردن مزدور و ناطور.
کرده بدرود باغ بلبل ازآنک
مر چمن را ز باغ ناطور است .
چون نکند رخنه به دیوار باغ
دزد که ناطور همان می کند.
جهان دیده پیری بر او برگذشت
چنین گفت خندان به ناطور دشت .
بعدش دنبال ناتور رفتم ولی همچین کلمه ای وجود نداشت! برای محکم کاری سری به فرهنگ معین و فرهنگ عمید زدم و نتیجه یکسان بود!
کتاب خون های عزیز توجه کنن که ناطورِ دشت به معنی نگهبان دشت درسته و این کلمه دواملایی نیست!
*ناطورِدشت نام رمانی اثر نویسندهٔ آمریکایی جروم دیوید سالینجر است که نخستین بار در سال ۱۹۵۱ به چاپ رسید.