چه کنم با دل تنها...

کنار پنجره جهان ایستاده ام
نه باران میزند و نه فنجان قهوه ای انتظارم را میکشد! 
به ظاهر همه چیز خوب است، کتاب خوانده نشده ای نیست! 
همه چیز به بهترین شکل جلوه میکند؛
حتی من! 
کسی چه میداند که چرا دفتر کوچکم خالیست یا خودکارم نو؛ 
من تورا در میان سپیدی های دفترم نوشتم، 
آیا در این دیار کسی زبان عاشقی میداند؛
 تا بخواند تورا در میان برگ برگ دفتر تنهایی من؟ 
شادورد_

۷ ۵
آقاگل ‌‌‌‌
۰۱ مهر ۰۲:۵۱
روی سکوی کنار پنجره همه شب جای منه.
چند ورق کاغذ و یک دونه قلم همه شب یار منه...
... دیگه بیداری شب عادتمه، همدم سکوت تنهایی من
 تیک تیک ساعتمه، تیک تیک ساعتمه...
سیاوش قمیشی میخونه.
آهنگی که یک ترم تمام توی خوابگاه و دقیقا مواقعی که توی دریچه بالکن مینشستم گوشش میدادم.

پاسخ :

شنیدم این آهنگ رو...سیاوش فوق العادس:)
[دی: تا گوش]
پرواز ...
۰۱ مهر ۰۸:۴۸
نوشته ی قشنگیه :)

پاسخ :

ممنون دکتر جان :)
bahar ...
۰۱ مهر ۱۰:۱۱
(: چه قلم زیبایی

پاسخ :

ممنون لطف دارین...
رقَـیـه ..
۰۱ مهر ۱۱:۱۹
چقد خوب بود این تیکه:
به ظاهر همه چیز خوب است، کتاب خوانده نشده ای نیست؛)

پاسخ :

نوش جون:)
لطف دارین...
ر. کازیمودو
۰۱ مهر ۱۸:۵۹
خوب قلم رقصاندی

پاسخ :

ممنون کازیمودو:)
Eli D
۰۱ مهر ۱۹:۰۱
قلمتون مانا :))
خیلی خوب بود.

پاسخ :

لطف دارین...
ممنون
פـریـر ...
۰۱ مهر ۱۹:۵۳
قشنگ و  غمگین...
:)

پاسخ :

ممنون...
:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان