حکایت همچنان باقیست...

[بسم الله الرحمن الرحیم]

امسال بر خلاف سال های قبل تحویل سال برام معنای خاصی نداره. نه دنبال انجام کار خاصی ام. نه میخوام لیست از کارهایی که باید انجام ندم تهیه کنم. نه میخوام لیست از کار هایی که باید انجام بدم تهیه کنم. نه میخوام جایی برم. نه میخوام کسی بیاد. ولی خب اونا میان. منم مجبورم برم. رفت و آمد رو دوست دارم. اما نه با آدم هایی که نمی خوام. رفت آمد رو دوست دارم اما با آدم هایی که می خوام. ولی چیزی که من تو این نوزده سال فهمیدم اینه که قرار نیست چیزی طبق چیزایی که من میخوام پیش بره. راستش امسال بر خلاف سال های قبل تحویل سال برام معنای خاصی نداره. تنها تصورم ازش کندن تقویم قدیمی از رو دیوار و چسبوندن تقویم جدیده. یک سری اعداد در حال افزایش و یک سری اعداد دیگه در حال کاهش. افزایش رقم تقویم هجری شمسی و کاهش زمان برای زنده موندن. کسی چه می دونه چقدر فرصت داره؟
۰ ۲

Yes or No

[بسم الله الرحمن الرحیم]

نه که اتفاقی نیوفته. نه. بالاخره این روزهای منه که داره می گذره. مگه میشه بارون جذاب نباشه. و یا شروع ترم جدید و درس های خوب و حتی تجربه های جدید. همه ی اینا هست. حتی بیشتر از اینا. خیلی بیشتر. ولی من این گوشه ی دنیا دارم جای دیگه ای زندگی می کنم. از تاریکی فاصله گرفتم ولی تو روشنایی هم نیستم. گیجم. وسط یه دنیای خاکستری. هیچ چیز و هیچ کسی اونی نیست که نشون میده. همونطور که من نیستم. همه چی پنجاه پنجاه شده. یا درست فکر کردی راجع بهش یا غلط. ولی اگه غلط باشه تو دیگه راه بازگشتی نداری. و این فکره که به عمل تبدیل میشه. عمل اشتباه. همه چی تمومه. من خیلی وقته وارد دنیای سوالات بله یا خیر شدم. همه چی. قبل از همه چی این پرسش هست: بله یا خیر؟ و فقط یه فرصت داری و بعدش تموم. کاری از دستت بر نمیاد. این بازی تا مرگ ادامه داره. نمیشه. نمیشه از این بازی خارج شد. می تونی فقط یه کاری بکنی. اینکه خودت تو سوالات دست ببری. از پس همه اش بر نمیای ولی میتونی بعضی سوال ها رو حذف کنی. این طوری که تو زمان اشتباه تو مکان اشتباه نباشی و از همه مهمتر سعی کنی حرف اشتباهی نزنی. و اما نکته ای که باید یادت باشه اینه که هیچ وقت حق نداری اتفاقی رو به شانس نسبت بدی. شانس معنایی نداره. تک تک اتفاق ها بسته به ذهن خودته. تو داری انتخاب می کنی. بله یا خیر؟

۰ ۳
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان