شنبه ۲۸ اسفند ۹۵
[به نام خدا]
بهار چیست؟
تمام سرزمین را طی میکنم، درخت به درخت، شکوفه به شکوفه، رد هر شاخه نو رسته را میگیرم و به ابرها میرسم، تن تمامی سبزه ها را می بویم و لابه لای غنچه ها به جست و جو ادامه میدهم، لباسم عطر گل ها را میگیرد و باران آغازگر سمفونی سبزه ها و جوانه ها میشود...
بهار چیست؟
با تمام توان میدوم، به درخت سیب آن طرف خیابان میرسم و به آن تکیه میدهم، چند نفس عمیق میکشم و می نشینم، عطر شکوفه های سیب دلبری میکند...
بهار چیست؟
باران تمام شده و ابرها به احترام رنگین کمان کنار میروند، آفتاب، جادوی طبیعت میشود و پروانه ها و پرنده ها پرواز میکنند، و چه زیباست پرواز...
به راستی بهار چیست؟
هر سال تمام سرزمین را طی کردم، درخت به درخت، شکوفه به شکوفه اما بهار را نفهمیدم، شاید چیزی کم دارد، چیزی مثل تو، که بیایی و تمام این رویاها را تعبیر کنی...
+سال جدید مبارک!
++چه خوب است که امسال دلخوری ها و کینه های کهنه را دور ریخته و با دلخوری ها و کینه های جدید جایگزین کنیم! جدا از شوخی، اگر باعث رنجش یا ناراحتی کسی بوده ام، عذرخواهی میکنم. باور کنید منظوری نداشتم.
+++آرزوی سلامتی و لبخند و شادی و اینا دارم.
++++سال جدید داره میاد و من همچنان کنکوری ام...
+++++امکان ارسال کامنت ناشناس، خصوصی و عمومی وجود داره، خلاصه دستتون بازه هر چی خواستید بشنوم، بنویسید میخونم!