شیر موز:/

"به نام خدای آسمون"

اینکه من هنوز در مرحله ی جنگیدن برای هدفم هستم اتفاق ناگواریه، مثل اینه که مجبور باشی یه لیوان بزرگ شیر موزُ سر بکشی! میدونی، من از شیر موز متنفرم! متاسفانه این مرحله از زندگی من پر شده از طعم شیر موز و این باعث نگرانی، تنهایی و رفتار های عجیب و غریب شده و هرچقدر به آخر سال نزدیک می شه، زندگی من شیر موزی تر میشه و بوی گندش بیش از پیش منو غرق خودش میکنه. هر وقت به آینده فکر میکنم و اینکه ممکنه تو این راه شکست بخورم، با خباثتِ تمام، نقشه ای که کشیدم رو مرور میکنم! اینکه همه ی دنیا رو به صرف شیر موز، یعنی بدمزه ترین نوشیدنی دنیا، دعوت کنم!
امیدوارم هیچ وقت ازطرف من به صرف شیر موز دعوت نشید! هیچ وقتِ هیچ وقت!
۴ ۴

باران های تابستانی

"به نام خدای آسمون"

زمستان به سرعت طی میشود،
سردی و بی حوصلگی تمام قلمرو چشمانم را پوشانده است،
اما کسی چه میداند؟!
شاید این؛
ابتدای فصل باران های تابستانیست...

[شادوَرد]

۲ ۴
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان